بریده‌ای از کتاب آخرین روز یک محکوم به همراه کلود بی نوا اثر ویکتور هوگو

Aysa

Aysa

1403/12/12

بریدۀ کتاب

صفحۀ 160

مردم گرسنه‌اند،مردم از سرما به خود می لرزند و فقر آن‌ها را به فراخورِ جنسیت‌شان به سمت جنایت یا فحشا هدایت می کند. به مردم رحم کنید. دل تان به حال ملتی که پسرانش به زندان و دخترانش روانه‌ی‌فاحشه‌خانه‌ها‌می شوند،بسوزد. زندانی و هر جایی در سرزمین شما بیش از حد تصورتان است.

مردم گرسنه‌اند،مردم از سرما به خود می لرزند و فقر آن‌ها را به فراخورِ جنسیت‌شان به سمت جنایت یا فحشا هدایت می کند. به مردم رحم کنید. دل تان به حال ملتی که پسرانش به زندان و دخترانش روانه‌ی‌فاحشه‌خانه‌ها‌می شوند،بسوزد. زندانی و هر جایی در سرزمین شما بیش از حد تصورتان است.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.