بریدهای از کتاب ایران بین دو کودتا اثر داريوش رحمانيان
1403/2/2
صفحۀ 256
با انقلاب مشروطه روند تجدد ادبی ایران وارد مرحلهای تازه شد. رشد شتابان انجمنها و روزنامهها و زد و خورد افکار و اندیشهها و پیدایش مجلس و قانون اساسی که در آن بر آزادی قلم و بیان و اجتماعات، صحه گذارده شده بود در واقع به منزلهٔ حالی به حالی شدن ایران بود و بستر و زمینهای جدید برای رشد اندیشه تجدد ادبی فراهم میآورد. با مشروطه نثر از حاشیه و از سایه نظم به درآمد و به سلطه سنتی شعر و نظم بر عرصه ادبیات پارسی پایان داد. همچنین با مشروطه شعر و ادب سیاسی پارسی با جهشی بزرگ و دوران ساز مواجه شد و از قالب مضامین مسلط سنتی که عمدتاً در انحصار غزل عاشقانه و عارفانه و یا مدح و ثنا بود به درآمد و به ابزاری برای بیان مسائل اجتماعی و سیاسی و دردها و کمبودها و آرمانها و آرزوهای توده مردم تبدیل شد. در سالهای پس از مشروطه به تدریج این اندیشه رشد کرد که ایران در کنار «انقلاب سیاسی» که استبداد سیاسی سنتی کهن را برانداخته است به «انقلاب ادبی» و انقلاب فکری و فرهنگی نیاز دارد تا به سلطه سنتی ادبا و شعرای سنتی که خود تبدیل به نوعی استبداد ادبی و فکری شده است، پایان دهد و زمینه ساز نوعی دموکراسی ادبی و تجدد در ادب و فکر و فرهنگ ایرانی شود .
با انقلاب مشروطه روند تجدد ادبی ایران وارد مرحلهای تازه شد. رشد شتابان انجمنها و روزنامهها و زد و خورد افکار و اندیشهها و پیدایش مجلس و قانون اساسی که در آن بر آزادی قلم و بیان و اجتماعات، صحه گذارده شده بود در واقع به منزلهٔ حالی به حالی شدن ایران بود و بستر و زمینهای جدید برای رشد اندیشه تجدد ادبی فراهم میآورد. با مشروطه نثر از حاشیه و از سایه نظم به درآمد و به سلطه سنتی شعر و نظم بر عرصه ادبیات پارسی پایان داد. همچنین با مشروطه شعر و ادب سیاسی پارسی با جهشی بزرگ و دوران ساز مواجه شد و از قالب مضامین مسلط سنتی که عمدتاً در انحصار غزل عاشقانه و عارفانه و یا مدح و ثنا بود به درآمد و به ابزاری برای بیان مسائل اجتماعی و سیاسی و دردها و کمبودها و آرمانها و آرزوهای توده مردم تبدیل شد. در سالهای پس از مشروطه به تدریج این اندیشه رشد کرد که ایران در کنار «انقلاب سیاسی» که استبداد سیاسی سنتی کهن را برانداخته است به «انقلاب ادبی» و انقلاب فکری و فرهنگی نیاز دارد تا به سلطه سنتی ادبا و شعرای سنتی که خود تبدیل به نوعی استبداد ادبی و فکری شده است، پایان دهد و زمینه ساز نوعی دموکراسی ادبی و تجدد در ادب و فکر و فرهنگ ایرانی شود .
0
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.