بریده‌ای از کتاب نه آدمی اثر اوسامو دازایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 66

«صبح تا شب که هی نمیشه الکل بخوری بخوری بخوری.» « چرا نخورم؟ مگه چشه؟ بی باده گلرنگ نمی‌باید زیست. میدونی ، خیلی سال پیش یه ایرانیه بوده... اصلا ولش کن. میگه: می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت ، بی مونس و بی‌رفیق و جفت ، زنهار به کس نگو تو این راز نهفت: هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت... حالا فهمیدی چرا؟»

«صبح تا شب که هی نمیشه الکل بخوری بخوری بخوری.» « چرا نخورم؟ مگه چشه؟ بی باده گلرنگ نمی‌باید زیست. میدونی ، خیلی سال پیش یه ایرانیه بوده... اصلا ولش کن. میگه: می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت ، بی مونس و بی‌رفیق و جفت ، زنهار به کس نگو تو این راز نهفت: هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت... حالا فهمیدی چرا؟»

356

22

(0/1000)

نظرات

عه خیام🤣🤣

1