بریده‌ای از کتاب از امید تا تردید اثر شهریار زرشناس

بریدۀ کتاب

صفحۀ 78

عصر[به اصطلاح] روشنگری در غرب، دوران خوش بینی و امیدواری است. دورانی که فیلسوفان روشنگری وعده می دادند که جهان بینی روشنگری به زودی صلح و رفاه و پیشرفت برای بشر به ارمغان خواهد آورد و حاکمیت خرد بشری(همان عقل اومانیستی که صورتی از آن در عقل تجربی عصر روشنگری ظاهر شده بود) موجب تحقق بهشت زمینی می شود. البته، کمتر از یک سدهٔ پس از این مدعاها و شعار ها و وعده ها در نیمه دوم سدهٔ نوزدهم و در پی بروز بحران های اقتصادی گسترده ناشی از نظام لیبرال_سرمایه داری و به دنبال آن بروز دو جنگ جهانی در سدهٔ بیستم ( که به روشنی، جوهر خشن و جنگ طلب و متجاوز ایده های عصر روشنگری را آشکار ساخت) و ظهور بحران های اخلاقی و روانی و فلسفی ناشی از سیطره عقل انگاری استثمارگر ابزاری سرمایه دارانه عصر[به اصطلاح] روشنگری، همه این امید ها و خوش بینی ها تبدیل به یأس و نامیدی و سرخوردگی شدند و کم کم افراطی ترین نگرش ها و آرای پوچ انگار و مأیوس و عبث از دل آن سر برآورند و حاکم شدند و فضای فکری، روانی و عاطفی عالم مدرن را گرفتار «اضطراب متافیزیکی»، «یأس فلسفی»، «سیطره تردید» و شکاکیت برآمده از نوسوفسطایی انگاری و ناامیدی مفرط و لبریز از احساس انحطاط و فروپاشی کردند.

عصر[به اصطلاح] روشنگری در غرب، دوران خوش بینی و امیدواری است. دورانی که فیلسوفان روشنگری وعده می دادند که جهان بینی روشنگری به زودی صلح و رفاه و پیشرفت برای بشر به ارمغان خواهد آورد و حاکمیت خرد بشری(همان عقل اومانیستی که صورتی از آن در عقل تجربی عصر روشنگری ظاهر شده بود) موجب تحقق بهشت زمینی می شود. البته، کمتر از یک سدهٔ پس از این مدعاها و شعار ها و وعده ها در نیمه دوم سدهٔ نوزدهم و در پی بروز بحران های اقتصادی گسترده ناشی از نظام لیبرال_سرمایه داری و به دنبال آن بروز دو جنگ جهانی در سدهٔ بیستم ( که به روشنی، جوهر خشن و جنگ طلب و متجاوز ایده های عصر روشنگری را آشکار ساخت) و ظهور بحران های اخلاقی و روانی و فلسفی ناشی از سیطره عقل انگاری استثمارگر ابزاری سرمایه دارانه عصر[به اصطلاح] روشنگری، همه این امید ها و خوش بینی ها تبدیل به یأس و نامیدی و سرخوردگی شدند و کم کم افراطی ترین نگرش ها و آرای پوچ انگار و مأیوس و عبث از دل آن سر برآورند و حاکم شدند و فضای فکری، روانی و عاطفی عالم مدرن را گرفتار «اضطراب متافیزیکی»، «یأس فلسفی»، «سیطره تردید» و شکاکیت برآمده از نوسوفسطایی انگاری و ناامیدی مفرط و لبریز از احساس انحطاط و فروپاشی کردند.

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.