بریدۀ کتاب

برادران کارامازوف
بریدۀ کتاب

صفحۀ 665

پیش خودم خوابی را مجسم می‌کنم که بیشتر وقت ها تکرار می‌شود. خوابی مشخص! همیشه هم همان است. می‌بینم یک نفر دارد تعقیبم می‌کند. من هم خودم را پشت دری یا آینه‌ای پنهان می‌کنم. به طرز حقارت باری قایم می‌شوم. آن شخص هم خوب می‌داند من کجا پنهان شده‌ام، ولی به عمد تظاهر می‌کند که نمی‌داند کجا هستم. تا به این ترتیب عذابم را طولانی تر کند‌ و از ترسیدن من لذت ببرد.

پیش خودم خوابی را مجسم می‌کنم که بیشتر وقت ها تکرار می‌شود. خوابی مشخص! همیشه هم همان است. می‌بینم یک نفر دارد تعقیبم می‌کند. من هم خودم را پشت دری یا آینه‌ای پنهان می‌کنم. به طرز حقارت باری قایم می‌شوم. آن شخص هم خوب می‌داند من کجا پنهان شده‌ام، ولی به عمد تظاهر می‌کند که نمی‌داند کجا هستم. تا به این ترتیب عذابم را طولانی تر کند‌ و از ترسیدن من لذت ببرد.

12

(0/1000)

نظرات

بعد از خوندن متنش صوتیش رو هم با صدای آرمان سلطان‌زاده گوش بده 🍀

1

اتفاقاً این رو هم از روی نسخه صوتیش نوشتم.
آقای سلطان زاده واقعاً توانمند هستن. خیلی خوب می‌دونن هر کلمه و هر جمله رو با چه لحن و با چه تن صدایی ادا کنن و این لذتش رو دوبرابر می‌کنه.
1

1

حرف نداره، با اختلاف از سایر گوینده‌های این حوزه جلوتر هست. 

1