بریدۀ کتاب
1402/12/6
صفحۀ 665
پیش خودم خوابی را مجسم میکنم که بیشتر وقت ها تکرار میشود. خوابی مشخص! همیشه هم همان است. میبینم یک نفر دارد تعقیبم میکند. من هم خودم را پشت دری یا آینهای پنهان میکنم. به طرز حقارت باری قایم میشوم. آن شخص هم خوب میداند من کجا پنهان شدهام، ولی به عمد تظاهر میکند که نمیداند کجا هستم. تا به این ترتیب عذابم را طولانی تر کند و از ترسیدن من لذت ببرد.
پیش خودم خوابی را مجسم میکنم که بیشتر وقت ها تکرار میشود. خوابی مشخص! همیشه هم همان است. میبینم یک نفر دارد تعقیبم میکند. من هم خودم را پشت دری یا آینهای پنهان میکنم. به طرز حقارت باری قایم میشوم. آن شخص هم خوب میداند من کجا پنهان شدهام، ولی به عمد تظاهر میکند که نمیداند کجا هستم. تا به این ترتیب عذابم را طولانی تر کند و از ترسیدن من لذت ببرد.
12
نظرات
1402/12/7
اتفاقاً این رو هم از روی نسخه صوتیش نوشتم. آقای سلطان زاده واقعاً توانمند هستن. خیلی خوب میدونن هر کلمه و هر جمله رو با چه لحن و با چه تن صدایی ادا کنن و این لذتش رو دوبرابر میکنه.
1
1402/12/7
1