بریدهای از کتاب هستی اثر فرهاد حسن زاده
3 روز پیش
صفحۀ 162
خاله که رفت، انگار چیزی از دلم کنده شد. انگار یکی از چراغهای خانه خاموش شد و رفت پی کارش...
خاله که رفت، انگار چیزی از دلم کنده شد. انگار یکی از چراغهای خانه خاموش شد و رفت پی کارش...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.