بریده‌ای از کتاب وقتی دلی اثر محمدحسن شهسواری

سَروْ

سَروْ

1404/4/17

بریدۀ کتاب

صفحۀ 105

مصعب احساس کرد اگر هم‌الان از جا برنخیزد، جسمش متلاشی خواهد شد. از جا جهید و به سمت محمد رفت و دستانش را بالا آورد. گویی اگر دستان این مرد را نگیرد به زمین فرو خواهد رفت. به دستان محمد چنگ زد و شهادتین را بر زبان آورد.

مصعب احساس کرد اگر هم‌الان از جا برنخیزد، جسمش متلاشی خواهد شد. از جا جهید و به سمت محمد رفت و دستانش را بالا آورد. گویی اگر دستان این مرد را نگیرد به زمین فرو خواهد رفت. به دستان محمد چنگ زد و شهادتین را بر زبان آورد.

22

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.