بریدهای از کتاب همپای مسافر اردیبهشت اثر مهدی قزلی
1402/6/17
صفحۀ 74
آقا بلند شد. پسر جوان از ایشان خواست عکس یادگاری بگیرند. آقا قبول کرد. وسط ایستاد تا اطرافش بایستند. به یکی از جوانها هم گفت: تو بیا جلو خانمها دیده شوند.
آقا بلند شد. پسر جوان از ایشان خواست عکس یادگاری بگیرند. آقا قبول کرد. وسط ایستاد تا اطرافش بایستند. به یکی از جوانها هم گفت: تو بیا جلو خانمها دیده شوند.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.