بریده‌ای از کتاب کتابفروشی موریساکی اثر ساتوشی یاگی ساوا

Satoru

Satoru

1403/12/5

بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

اما هرگز در بروز احساساتم انقدر خوب نبودم. فقط زمانی که حس تنهایی می کنم، می توانم اوضاع را سبک سنگین کنم تا بفهمم واقعاً چه اساسی دارم. علاوه بر این صدای ناقوس معبدی که در سرم به صدا درآمده بود، انقدر گوشخراش و بلند بود که حتی نمی توانستم افکارم را متمرکز کنم.

اما هرگز در بروز احساساتم انقدر خوب نبودم. فقط زمانی که حس تنهایی می کنم، می توانم اوضاع را سبک سنگین کنم تا بفهمم واقعاً چه اساسی دارم. علاوه بر این صدای ناقوس معبدی که در سرم به صدا درآمده بود، انقدر گوشخراش و بلند بود که حتی نمی توانستم افکارم را متمرکز کنم.

29

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.