بریدهای از کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم اثر نادر ابراهیمی
1404/3/31
صفحۀ 94
من با تو از تمامى درهاى بسته كه روزى باز خواهند شد، شكوفههاى نارنج، من با تو از شوكت نسيم سخن گفتم. هليا، ژرفترین پاكروبىها پيمانىست با باد. بگذار باد بروبَد.
من با تو از تمامى درهاى بسته كه روزى باز خواهند شد، شكوفههاى نارنج، من با تو از شوكت نسيم سخن گفتم. هليا، ژرفترین پاكروبىها پيمانىست با باد. بگذار باد بروبَد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.