بریدۀ کتاب

حومه ی سکوت
بریدۀ کتاب

صفحۀ 20

رویای عجیبی بود. ماتروشکا شده بود؛ ماتروشکایی که از هم شکافته شد و از دلش ماتروشکای دیگری بیرون آمد که از خودش بزرگتر بود.

رویای عجیبی بود. ماتروشکا شده بود؛ ماتروشکایی که از هم شکافته شد و از دلش ماتروشکای دیگری بیرون آمد که از خودش بزرگتر بود.

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.