بریدهای از کتاب بازی های میراث اثر جنیفر لین بارنز
1403/3/23
صفحۀ 202
من به آن نیاز داشتم؛ اوهم داشت... اورا به سمت دیوار هُل دادم: - باشه؟ جیمسون به من خیره شد؛ لبهایش پیچ خوردند: - باشه؛ وارث. جلو رفتم و لب هایم را به لب هایش دوختم...
من به آن نیاز داشتم؛ اوهم داشت... اورا به سمت دیوار هُل دادم: - باشه؟ جیمسون به من خیره شد؛ لبهایش پیچ خوردند: - باشه؛ وارث. جلو رفتم و لب هایم را به لب هایش دوختم...
(0/1000)
میکُو
1403/9/26
0