بریده‌ای از کتاب اخگری در خاکستر اثر صبا طاهر

وایولت

وایولت

1404/5/10

بریدۀ کتاب

صفحۀ 415

در غل‌وزنجیر، هنوز ماسک‌زده، بدون نامم، با داغ ننگ یک خائن. بی‌‌آبرو شده‌ام، حرام‌زاده‌ای ناخواسته، نوه‌ای بی‌مصرف، یک قاتل. یک هیچکس. مردی که زندگی‌اش هیچ معنایی ندارد.

در غل‌وزنجیر، هنوز ماسک‌زده، بدون نامم، با داغ ننگ یک خائن. بی‌‌آبرو شده‌ام، حرام‌زاده‌ای ناخواسته، نوه‌ای بی‌مصرف، یک قاتل. یک هیچکس. مردی که زندگی‌اش هیچ معنایی ندارد.

23

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.