بریده‌ای از کتاب زخم داوود اثر سوزان ابوالهواء

بریدۀ کتاب

صفحۀ 235

أمل، به نظر من آمریکایی‌ها نمی‌تونن به اندازه ما عشق بورزن. نه چون از ما بهتر یا بدترن، برای اینکه توی امنیت زندگی می‌کنن. اون‌ها هیچ وقت مثل ما ترس رو تجربه نکردن. ترس، احساسات آدما رو به عمیق‌ترین حالتشون درمیاره. ما به تفنگ‌هایی که به سمتمون نشونه رفته، عادت کردیم، چیزی که غربیا تجربه نکردن. اسرائیلیا باعث شدن ما هیچ وقت نتونیم احساساتمونو بروز بدیم، مگر تا حد نهایتش. ریشه‌های غم و اندوه ما، دُورِ دوست‌داشتن‌ها و از دست‌دادن‌هامون حلقه زده. می‌دونی؟ مرگ یکی از اعضای خانواده ماست که باید خوشحال باشی اگر به تو کاری نداشته باشه؛ اما هنوز و همیشه یکی از اعضای خانواده است و شب و روز با تو زندگی می‌کنه. خشم و احساس ما رو غربیا نمی‌تونن درک کنن. غمِ ما، دل سنگ رو آب می‌کنه. استثنایی عشق می‌ورزیم. این عشق رو فقط وقتی می‌تونی بفهمی که از زیر بمبارون جون سالم به در برده باشی و گلوله‌ها از کنارت رد شده باشن.

أمل، به نظر من آمریکایی‌ها نمی‌تونن به اندازه ما عشق بورزن. نه چون از ما بهتر یا بدترن، برای اینکه توی امنیت زندگی می‌کنن. اون‌ها هیچ وقت مثل ما ترس رو تجربه نکردن. ترس، احساسات آدما رو به عمیق‌ترین حالتشون درمیاره. ما به تفنگ‌هایی که به سمتمون نشونه رفته، عادت کردیم، چیزی که غربیا تجربه نکردن. اسرائیلیا باعث شدن ما هیچ وقت نتونیم احساساتمونو بروز بدیم، مگر تا حد نهایتش. ریشه‌های غم و اندوه ما، دُورِ دوست‌داشتن‌ها و از دست‌دادن‌هامون حلقه زده. می‌دونی؟ مرگ یکی از اعضای خانواده ماست که باید خوشحال باشی اگر به تو کاری نداشته باشه؛ اما هنوز و همیشه یکی از اعضای خانواده است و شب و روز با تو زندگی می‌کنه. خشم و احساس ما رو غربیا نمی‌تونن درک کنن. غمِ ما، دل سنگ رو آب می‌کنه. استثنایی عشق می‌ورزیم. این عشق رو فقط وقتی می‌تونی بفهمی که از زیر بمبارون جون سالم به در برده باشی و گلوله‌ها از کنارت رد شده باشن.

9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.