بریده‌ای از کتاب شب هرگز کاراکاس را ترک نخواهد کرد اثر کارینا ساینس بورگو

zahra kazemi

zahra kazemi

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 57

لازم نبود کسی راه و چاه را نشانم دهد.زمان خودش همه چیز را یادم داده بود.سرنوشتمان را مدت‌ها قبل از آنکه زمانش فرا برسد با جنگ سرشته بودند.مادرم اولین کسی بود که به این شهود رسید؛ سال‌ها عمرش را صرف آماده سازی و ذخیره سازی کرد.محض محکم کاری انباری را طوری پر می‌کردیم که انگار قرار است حیوانی را پروار کنیم و تا ابد به او غذا دهیم.

لازم نبود کسی راه و چاه را نشانم دهد.زمان خودش همه چیز را یادم داده بود.سرنوشتمان را مدت‌ها قبل از آنکه زمانش فرا برسد با جنگ سرشته بودند.مادرم اولین کسی بود که به این شهود رسید؛ سال‌ها عمرش را صرف آماده سازی و ذخیره سازی کرد.محض محکم کاری انباری را طوری پر می‌کردیم که انگار قرار است حیوانی را پروار کنیم و تا ابد به او غذا دهیم.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.