بریده‌ای از کتاب سنت ایروین و زسترازی اثر پرسی بیشی شلی

غزل

غزل

1404/2/28

بریدۀ کتاب

صفحۀ 79

چه دلنشین است خاطرات لذت بخشی که در مجالست با معشوق رقم خورده! چه حزن‌آور است پرسه زدن در میان خاطرات، در فقدان او و پس از سال‌ها؛ سال‌هایی که تیغ تغییر بر سرشت وجودمان کشیده و حتی آن یار را نیز دگرگون ساخته، یار عزیزی که تنها به خاطر او آن خاطرات زنده مانده و به خاطرش بر صحنه‌صحنه‌ی خاطراتی اشک سرازیر شده که هرگز نه با چشم تن بلکه با چشم مجالست با معشوق نظاره شده‌اند!

چه دلنشین است خاطرات لذت بخشی که در مجالست با معشوق رقم خورده! چه حزن‌آور است پرسه زدن در میان خاطرات، در فقدان او و پس از سال‌ها؛ سال‌هایی که تیغ تغییر بر سرشت وجودمان کشیده و حتی آن یار را نیز دگرگون ساخته، یار عزیزی که تنها به خاطر او آن خاطرات زنده مانده و به خاطرش بر صحنه‌صحنه‌ی خاطراتی اشک سرازیر شده که هرگز نه با چشم تن بلکه با چشم مجالست با معشوق نظاره شده‌اند!

21

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.