بریدۀ کتاب
1403/1/20
صفحۀ 157
از عشق سخن باید گفت؛ همیشه از عشق سخن باید گفت. «عشق» در لحظه پدید میآید، دوست داشتن، در امتداد زمان. این، اساسیترین تفاوت میان عشق و دوستداشتن است. عشق، معیارها را در هم میریزد؛ دوستداشتن بر پایه ی معیار ها بِنا میشود. عشق، ناگهان و ناخواسته شعله میکشد؛ دوستداشتن، از شناختن و خواستن سرچشمه میگیرد. عشق، قانون نمیشناسد؛ دوستداشتن اوج احترام به مجموعهای از قوانینِ عاطفیاست. عشق، فوران میکند-چون آتشفشان، و شُرّه میکند- چون آبشاری عظیم؛ دوست داشتن، جاری میشود-چون رودخانهای بر بستری با شیب نرم. عشق، ویران کردنِ خویشتن است؛ دوستداشتن، ساختنی عظیم.
از عشق سخن باید گفت؛ همیشه از عشق سخن باید گفت. «عشق» در لحظه پدید میآید، دوست داشتن، در امتداد زمان. این، اساسیترین تفاوت میان عشق و دوستداشتن است. عشق، معیارها را در هم میریزد؛ دوستداشتن بر پایه ی معیار ها بِنا میشود. عشق، ناگهان و ناخواسته شعله میکشد؛ دوستداشتن، از شناختن و خواستن سرچشمه میگیرد. عشق، قانون نمیشناسد؛ دوستداشتن اوج احترام به مجموعهای از قوانینِ عاطفیاست. عشق، فوران میکند-چون آتشفشان، و شُرّه میکند- چون آبشاری عظیم؛ دوست داشتن، جاری میشود-چون رودخانهای بر بستری با شیب نرم. عشق، ویران کردنِ خویشتن است؛ دوستداشتن، ساختنی عظیم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.