بریده‌ای از کتاب جین ایر اثر شارلوت برونته

نرگس

نرگس

1404/3/28

بریدۀ کتاب

صفحۀ 194

به سن و سال شما که بودم، آدمی بودم کاملاً احساساتی. طرفدار بی‌پناه‌ها و گرسنه‌ها و بیچاره‌ها بودم. اما سرنوشت ضربه‌هایی زد. مرا در مشتش فشار داد، و حالا، خدا را شکر، مثل یک گلولهٔ لاستیکی سفت و محکم شده‌ام. البته نفوذپذیرم، به‌خاطر یکی‌دو شکاف و رخنه، و همین‌طور یک نقطهٔ حساس در وسط همین گلولهٔ سخت.

به سن و سال شما که بودم، آدمی بودم کاملاً احساساتی. طرفدار بی‌پناه‌ها و گرسنه‌ها و بیچاره‌ها بودم. اما سرنوشت ضربه‌هایی زد. مرا در مشتش فشار داد، و حالا، خدا را شکر، مثل یک گلولهٔ لاستیکی سفت و محکم شده‌ام. البته نفوذپذیرم، به‌خاطر یکی‌دو شکاف و رخنه، و همین‌طور یک نقطهٔ حساس در وسط همین گلولهٔ سخت.

17

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.