بریدۀ کتاب
1403/2/13
صفحۀ 343
هر جا که تراکم مجتمع متناسب با حجمش باشد، علائق و روابط شخصی نادر و ناتوانند و در چنین وضعی دیگران، حتی کسانیکه از نزدیک اطراف شخص را گرفتهاند به آسانی از نظر میروند و از یکدیگر سلب علاقه میکنند. نتیجه این بیاعتنائی متقابل سست گردیدن مراقبت جمعی است، و در نتیجه قلمرو عمل آزاد هر فرد عملا گسترده میشود و اندک اندک این امر بصورت یک حق در میآید. در واقع وجدان جمعی فقط بشرطی که متحمل تناقض نباشد و درباره آنها سعه صدر به خرج ندهد، نیروی خود را حفظ میکند. بهرحال پس از کنترل اجتماعی، اعمال و افعالی ارتکاب میشوند که با وجدان مشترک از در تناقض درمیآیند، ولی وجدان مذکور عکس العملی به خرج نمیدهد و اگر برخی از آنها با تواتر و هم شکلی کافی تکرار شوند، کار به از پا در آمدن و بیچاره شدن احساس جمعیای میانجامد که این اعمال جریحهدارش کردهاند. وقتی قاعدهای که مورد احترام قرار نمیگیرد، موجب کیفر نشود دیگر به اندازه سابق قابل احترام بنظر نمیآید. [...] چون زوال تیپ قطعهای به توسعه قابل ملاحظه مراکز شهری میانجامد، این امر را میتوان دلیل برای تعمیم این پدیده دانست.
هر جا که تراکم مجتمع متناسب با حجمش باشد، علائق و روابط شخصی نادر و ناتوانند و در چنین وضعی دیگران، حتی کسانیکه از نزدیک اطراف شخص را گرفتهاند به آسانی از نظر میروند و از یکدیگر سلب علاقه میکنند. نتیجه این بیاعتنائی متقابل سست گردیدن مراقبت جمعی است، و در نتیجه قلمرو عمل آزاد هر فرد عملا گسترده میشود و اندک اندک این امر بصورت یک حق در میآید. در واقع وجدان جمعی فقط بشرطی که متحمل تناقض نباشد و درباره آنها سعه صدر به خرج ندهد، نیروی خود را حفظ میکند. بهرحال پس از کنترل اجتماعی، اعمال و افعالی ارتکاب میشوند که با وجدان مشترک از در تناقض درمیآیند، ولی وجدان مذکور عکس العملی به خرج نمیدهد و اگر برخی از آنها با تواتر و هم شکلی کافی تکرار شوند، کار به از پا در آمدن و بیچاره شدن احساس جمعیای میانجامد که این اعمال جریحهدارش کردهاند. وقتی قاعدهای که مورد احترام قرار نمیگیرد، موجب کیفر نشود دیگر به اندازه سابق قابل احترام بنظر نمیآید. [...] چون زوال تیپ قطعهای به توسعه قابل ملاحظه مراکز شهری میانجامد، این امر را میتوان دلیل برای تعمیم این پدیده دانست.
1403/2/13
0