بریدهای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی
1402/12/17
صفحۀ 212
+خانم سورمه -سورملینا +خانم سورملینا، اجازه میدهید من شمارا دوست داشته باشم؟! سورمه ایستاد لبخند زد و زبانش را به آرامی به لب بالا کشید و گفت اختیار دارید آن وقت آیدین اورا بوسید با تمام محبت اورا همچون سرزمینی از پیش تعیین شده از آن خود کرد و بر آن پا گذاشت
+خانم سورمه -سورملینا +خانم سورملینا، اجازه میدهید من شمارا دوست داشته باشم؟! سورمه ایستاد لبخند زد و زبانش را به آرامی به لب بالا کشید و گفت اختیار دارید آن وقت آیدین اورا بوسید با تمام محبت اورا همچون سرزمینی از پیش تعیین شده از آن خود کرد و بر آن پا گذاشت
(0/1000)
نظرات
1402/12/17
این تکه یکی از قشنگترین قسمتای سمفونی مردگان بود... دوباره حس و حالشو زنده کردید دست مریزاد
16
1
بنت الحیدر
1402/12/18
1