فکر میکنم از فصل ۱۰ به بعد همه چی مدام تکرار میشه و فقط آرزوی تموم شدنش رو داشتم 
از همون اول همه چی مشخص و واضح بود افراد کارشون مشخص بود حالا ترفند ها اندکی پیچیده بود 
اگه برگردم عقب قطعا نمیخونمش
بگذارید باور کنم این کتاب رو خانم فریدا مک فادن ننوشته 
        

                نمیدونم چرا اینقدر از تریسا بدم میاد عادیه آیا؟
در تمام مدت منتظر بودم تریسا رو پیدا کنه ولی وقتی پیداش کرد امیدوار بودم گمش کنه فقط 
اگه جای توماس بودم بدون لحظه ای فکر تریسا رو ولش میکردم
دشت جهنم نسبت به جلد ۱ خیلی سطحی تر بود توقع بیشتر داشتم ازش
        

                خب اولین تجربه کتاب صوتیم بود و واقعا آخرش به گریه افتاده بودم که چرا تموم نمیشه و خسته شدم
با اینکه کتاب صوتی حسنش اینه که همش تو گوشته و با بقیه کار ها هم میتونی انجامش بدی ولی فکر میکنم من خصلت بانوان بزرگ رو که رو چند کار میتونن تمرکز کنن رو ندارم و در عین واحد باید ۱۰۰ درصد خودم رو واسه یه کار بذارم و برام خسته کننده بود 
ولی باز هم کتاب نسبتا خوبی بود
درصد وحشتش اصلا خوب نبود و برای کسانی که وحشت زیاد میخوان اصلا توصیه نمیکنم
خیلی لطیف و آرام پیش رفت حتی موقع اون چند قتل 
و اینکه واسم عجیب بود چقدر همه قشنگ تند تند آدم میکشن و عین خیالشون نیست 
مخصوصا اونجا که هنری کشته شد اونم به دست همسرش  که کل سفر میخواست رابطشون بهتر بشه
حس میکنم یه جاهایی نویسنده خودش هم قاطی کرده بود
و یه ایراده دیگع اینکه اسم ها واقعا زیاد بود خودم به خاطر حافظه ماهی گونم روی هر اسمی باید ۵ ثانیه فکر میکردم و میگشتم ببینم این شخص کی بود 
در کل کتاب نسبتا خوبی بود 
        

                کارناوال شوم و کتابخوانه ارواح 
ژانر یکی بود ولی این کتاب نسبت به جلد اول خیلی سطحی تر بود 
ایرادی هم که در دو کتاب وجود داشت صفحات کم و خلاصه و سریع بودن روند داستانه 
اگه برگردم عقب این کتاب رو نمیخونم
        

                ترگل 
با وجود تمامی تعاریفی که راجبش شنیده بودم علاقه زیادی به مطالعش نداشتم ولی وقتی با اجبار مغزم صفحه اولش رو باز کردم و با مقدمه زیبای آقای مهدوی روبه‌رو شدم و بعدش صفحه بهتر خواندن ترگل واقعا جذبم کرد
برعکس عادت همیشگیم گه هرگز کتابی رو دوبار نمیخونم حس میکنم باید این کتاب رو چندین بار بخونم تا داخل مغر و قلبم تثبیت بشه  
تقریبا به همه شبهه هایی که برای حجاب بود پاسخ داده بودند 
با تشکر از جناب دولت آبادی و مهدوی
        

                کتاب فضای جالبی داشت یعنی طرح نو بود
ولی اگه بخوایم از لحاظ قدرت ادبیات  نگاه کنیم  . . . . . . 
اونقدر که دوستان تعریف کردند ازش نظرمو جلب نکرد حقیقتا
با اینکه درس بزرگی ازش گرفتم که به هر کسی اعتماد نکنم هر چند اون فرد خوشتیپ و خوشگل و پولدار باشه ولی ممکنه سادیسمی باشه 
        

                حقیقتا حس میکنم هر ایرانی این کتاب رو نخونه نصف عمرش به باده
واسه مباحثه خیلی کاربردیه
مخصوصا اینکه از منابع خود خارج از کشور استفاده کرده که خوب برای بعضیایی کع میگن از خودتون در آوردین خیلی خوبه میتونن تحقیق کنن 
        

                خب کتاب فرعی بود و تعداد صفحات کم
ولی حس میکنم اگه کل مجموعه از زبان وارنر نوشته شده بود خیلی جذاب تر بود 
نمیدونم چرا ولی حسم بهم میگه آدام اون آدم شروره داستانه ولی فعلا داره خودشو خوب جلوه میده و وارنر اون فرد مثبته عاشقه 
در کل کتاب زیبایی بود با ادبیات ضعیف
        

                زیبا بود لذت بردم
شاید خیلی نویسنده های ایرانی رو دست کم گرفتیم واقعا قلم جخشری داشتند و لذت بردم
طراحی جلد جذاب تر و نوجوان پسند بود و آدم رو ناخواسته به سمت کتاب می‌شوند طوری که ظرف ۳ روز تمومش کردم
لحظه های خیلی نابی داشت که ناخودآگاه کتاب رو می‌بستم و فکرم رو به کار میگرفتم بعدش چی میشه
مثلا اونجایی که آدام و جولیت وارد اون خونه ای میشن که وارنر اونجاست 
اونجایی که جولیت به وارنر شلیک میکنه
اونجایی که کنجی میاد در خونه آدام و جولیت می‌ترسه
اونجایی که آدام اون دفترچه رو به جولیت داد 
وای حتی از نوشتن این خاطراتی که خوندم لذت میبرم

        

                سیاه صورت 
همانند کتاب زنان عنکبوتی جذاب و روان 
با موضوعی گاندو طور 
داستان از این قراره که خانمی ۶۵ ساله با ظاهری ۳۰.۴۰ ساله با ریشه ای ایرانی ولی فرهنگی اروپایی دارد 
ولی بنا به دستورات مقام های بالا به ایران می‌آید برای جاسوسی 
بعد از پایان این کتاب متوجه چرایی بی غیرتی و بی شرفی برخی تاکید می‌کنم برخی سلبریتی ها میشوید 
        

                اگه بخوام کتاب رو توصیف کنم میگم 
وقتی که شیطان عاشق مشود 
وقتی که شیطان مهربان می‌شود
وقتی که شیطان  فرشته می‌شود 
وقتی که شیطان نیستی ولی باید نقش بازی کنی
حقیقتا با اون تیکش که داشت توضیح می‌داد به خاطر خدا شیطان شد خیلی خوب بود  داخل بریده کتاب ها ببینید حتما 🫶🏻
        

                اگر اندکی دپرس و گرفته  خستی کافی است با مطالعه این کتاب  ذهن و روحت را به آقای جهرمی بسپاری و با خوش صحبتی هاشون فقط و فقط فارق از تمامی مشکلات دنیا قهقه بزنی
اولین کتابی بود که از جناب جهرمی خوندم و واقعا با تک تک صفحات خندیدم و با داستان آن پسر اشک ریختم 
در کل کتاب داستانی خوبی بود که می‌توانیم برای دقایقی خاطرات شیرین ولی تلخ کرونا را بیاد بیاوریم 
        

                قلم جناب امیرخانی همیشه جذاب بوده و هست
من عاشق قسمت هایی بودم که من و او را قاطی می‌کرد و می‌گفت یادم نبود باید این را در قسمت های من میگفتم
و در پایان کتاب که نویسنده به شخصیت اول کتاب دیدار گرد فوق العاده جذاب و روایی بود 
        

                داستان و فضاسازی عالی داشت
در پایان این کتاب همه تصوراتتان به هم می‌خورد
بله فکر نمیکردم عاصم و همسر دانیال بازی باشد
فکر نمیکردم دانیال زنده باشد
فکر نمیکردم عضو داعش نشده باشد و همه چی بازی بود 
و در آخر فکر نمیکردم محمد بمیرد 
        

                فضای داستان و نظریه ها عالی بود ولی از لحاظ ادبیات واقعا کتاب ضعیفی بود