بریدهای از کتاب چیزهای کوچکی مثل اینها اثر کلر کیگان
7 روز پیش
صفحۀ 4
یاد خانم ویلسون و مهربانیهای همیشگیاش افتاد. یاد اینکه چطور غلطهایش را میگرفت و تشویقش میکرد، یاد چیزهای کوچکی که گفته و کارهای کوچکی که کرده بود و چیزهایی که نگفته و کارهایی که نکرده بود و چیزهایی که به احتمال زیاد میدانست، چیزهایی که اگر همه را با هم جمع میبستی حاصلش میشد یک زندگی.
یاد خانم ویلسون و مهربانیهای همیشگیاش افتاد. یاد اینکه چطور غلطهایش را میگرفت و تشویقش میکرد، یاد چیزهای کوچکی که گفته و کارهای کوچکی که کرده بود و چیزهایی که نگفته و کارهایی که نکرده بود و چیزهایی که به احتمال زیاد میدانست، چیزهایی که اگر همه را با هم جمع میبستی حاصلش میشد یک زندگی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.