بریده‌ای از کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپر لی

Mehrbod

Mehrbod

1404/3/23

بریدۀ کتاب

صفحۀ 307

- اگه وجدانتان پاک بود ، از چی می‌ترسیدید ؟ - گفتم که صلاح هیچ سیاهی نبود تو یک همچی تله‌ای بیفته. - اما شما تو تله نبودید ... شما ادعا دارید که در مقابل خانم یوئل مقاومت می‌کردید. می‌ترسیدید آسیبی بهتون برسونه ؟ آدم به این گندگی فرار می‌کنه ؟ - نه خیر آقا ، می‌ترسیدم کارم به محکمه بکشه. همون طور که کشید. - از توقیف می‌ترسیدید. می‌ترسیدید مجبور بشید با کارهایی که کردید رو به رو بشید ؟ - نه خیر آقا ، ترسیدم با کارهایی که نکرده‌ام روبه‌رو بشم.

- اگه وجدانتان پاک بود ، از چی می‌ترسیدید ؟ - گفتم که صلاح هیچ سیاهی نبود تو یک همچی تله‌ای بیفته. - اما شما تو تله نبودید ... شما ادعا دارید که در مقابل خانم یوئل مقاومت می‌کردید. می‌ترسیدید آسیبی بهتون برسونه ؟ آدم به این گندگی فرار می‌کنه ؟ - نه خیر آقا ، می‌ترسیدم کارم به محکمه بکشه. همون طور که کشید. - از توقیف می‌ترسیدید. می‌ترسیدید مجبور بشید با کارهایی که کردید رو به رو بشید ؟ - نه خیر آقا ، ترسیدم با کارهایی که نکرده‌ام روبه‌رو بشم.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.