بریدۀ کتاب

جنگ سار
بریدۀ کتاب

صفحۀ 294

با خودم می‌گویم که این چه اندوهی است که هیچ پایانی هم نمیشناسد؟ که آدم تا ابد با رمز و رازی زندگی کند که هر روز مانند خنجری در قلبش فرو میرود.

با خودم می‌گویم که این چه اندوهی است که هیچ پایانی هم نمیشناسد؟ که آدم تا ابد با رمز و رازی زندگی کند که هر روز مانند خنجری در قلبش فرو میرود.

14

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.