بریده‌ای از کتاب اگر می توانستی خورشید را ببینی اثر آن لیانگ

mobina

mobina

1403/10/3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 104

او خیلی لبخند می‌زند، علی‌رغم این واقعیت که ساعت هشت صبح پنجشنبه، سوژه‌ای برای لبخند زدن وجود ندارد. با این وجود، اگر من هم شاعری موفق و برنده‌ی جایزه‌ی حقوق هاروارد بودم، احتمالا حتی در مراسم تشییع جنازه‌ی خودم هم مثل احمق‌ها لبخند می‌زدم.

او خیلی لبخند می‌زند، علی‌رغم این واقعیت که ساعت هشت صبح پنجشنبه، سوژه‌ای برای لبخند زدن وجود ندارد. با این وجود، اگر من هم شاعری موفق و برنده‌ی جایزه‌ی حقوق هاروارد بودم، احتمالا حتی در مراسم تشییع جنازه‌ی خودم هم مثل احمق‌ها لبخند می‌زدم.

20

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.