بریدهای از کتاب سرباز روز نهم اثر نوید نوروزی
1404/1/20
صفحۀ 122
موقعِ عقد توی محضر حاجآقا برای بار سوم پرسید:« عروس خانم، وکیلم؟ » من هم جواب دادم:« با اجازهی امام زمان، با اجازه از رهبر عزیزم، با اجازۀ بزرگترهایی که اینجا هستن؛ بله. » تا چند وقت همین شده بود سوژۀ خندۀ برادرها و خود مصطفی، میگفتند:« با اجازه از امام، دو فرزندش، جمیع شهدا، رفتگان.. .» 😂 🤣
موقعِ عقد توی محضر حاجآقا برای بار سوم پرسید:« عروس خانم، وکیلم؟ » من هم جواب دادم:« با اجازهی امام زمان، با اجازه از رهبر عزیزم، با اجازۀ بزرگترهایی که اینجا هستن؛ بله. » تا چند وقت همین شده بود سوژۀ خندۀ برادرها و خود مصطفی، میگفتند:« با اجازه از امام، دو فرزندش، جمیع شهدا، رفتگان.. .» 😂 🤣
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.