بریده‌ای از کتاب اتاق قرمز اثر ادوگاوا رانپو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

اگر ثروت‌مند به دنیا آمده بودم، شاید قدرت پول کمکم می‌کرد آرام یا لااقل گیج شوم؛ علاوه بر این، می‌توانستم استعدادی هنری مثلا در زمینه شعر یا موسیقی در خود کشف کنم، اما همه‌چیز از من گرفته شده بود و من فقط پسر بیچاره مبل‌ساز ساده‌ای بودم که آینده‌ای جز زندگی‌ای یکنواخت نداشت؛ کسی که اسیر زشتی صورت و شغل حقیر خود بود.

اگر ثروت‌مند به دنیا آمده بودم، شاید قدرت پول کمکم می‌کرد آرام یا لااقل گیج شوم؛ علاوه بر این، می‌توانستم استعدادی هنری مثلا در زمینه شعر یا موسیقی در خود کشف کنم، اما همه‌چیز از من گرفته شده بود و من فقط پسر بیچاره مبل‌ساز ساده‌ای بودم که آینده‌ای جز زندگی‌ای یکنواخت نداشت؛ کسی که اسیر زشتی صورت و شغل حقیر خود بود.

44

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.