بریده‌ای از کتاب برف های آبی اثر پیوتر بدنارسکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 4

با وجود داشتن این آگاهی‌ها باز هم دلم می‌خواست خلبان شوم، و شاید بیشتر هم میل پیدا می‌کردم قصد داشتم یکی از فرشته‌های خدا بشوم. در آینده خلبان باشم و در حال حاضر یک کشباف ملوانی داشته باشم. این رؤیا همواره من را می‌خورد ولی بعد از گفته کیم که تأکید می‌کرد بدون داشتن کشباف ملوانی حتی حق نداریم درباره موضوع بسیار با اهمیت مرگ بحث کنیم، به دست آوردن این شیء خط خطی برایم حکم بودن یا نبودن را پیدا کرده بود. هنوز نمیدانستم اگر کسی چیزی را از ته دل از اعماق وجود ،بخواهد اگر اعتقاد داشته باشد که به دست نیاوردن آنچه میلش را دارد به معنای مرگ ناگزیرش است آن وقت معجزه‌ای روی می‌دهد. او بی هیچ حق و دلیلی به چیزی که تحقق رویایش را ممکن می‌کند می‌رسد.

با وجود داشتن این آگاهی‌ها باز هم دلم می‌خواست خلبان شوم، و شاید بیشتر هم میل پیدا می‌کردم قصد داشتم یکی از فرشته‌های خدا بشوم. در آینده خلبان باشم و در حال حاضر یک کشباف ملوانی داشته باشم. این رؤیا همواره من را می‌خورد ولی بعد از گفته کیم که تأکید می‌کرد بدون داشتن کشباف ملوانی حتی حق نداریم درباره موضوع بسیار با اهمیت مرگ بحث کنیم، به دست آوردن این شیء خط خطی برایم حکم بودن یا نبودن را پیدا کرده بود. هنوز نمیدانستم اگر کسی چیزی را از ته دل از اعماق وجود ،بخواهد اگر اعتقاد داشته باشد که به دست نیاوردن آنچه میلش را دارد به معنای مرگ ناگزیرش است آن وقت معجزه‌ای روی می‌دهد. او بی هیچ حق و دلیلی به چیزی که تحقق رویایش را ممکن می‌کند می‌رسد.

283

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.