بریدهای از کتاب ماه بر فراز مانیفست اثر کلر وندرپول
5 روز پیش
صفحۀ 49
بلند، طوری که همه بشنوند، گفتم: «مادرم غزل خداحافظی را خوانده.» در صورت بعضیها حس همدردی نمایان شد. فکر نکردم که دروغ گفتم، چون کسی چه میدانست خواندن غزل خداحافظی چه معنایی دارد. بیشتر مردم فکر میکنند غزل خداحافظی معنای مردن و رفتن یه یک دنیای بهتر را میدهد. اما در فرهنگ لغت من معنایش این بود که او دیگر دوست نداشت همسر پدرم و مادر من باشد و به همین دلیل، وقتی دوساله بودم مارا ترک کرد و به نیواورلئان رفت تا زندگی بهتری داشته باشد. ولی برای من که خاطرهای از او نداشتم، دلتنگی معنایی نداشت.
بلند، طوری که همه بشنوند، گفتم: «مادرم غزل خداحافظی را خوانده.» در صورت بعضیها حس همدردی نمایان شد. فکر نکردم که دروغ گفتم، چون کسی چه میدانست خواندن غزل خداحافظی چه معنایی دارد. بیشتر مردم فکر میکنند غزل خداحافظی معنای مردن و رفتن یه یک دنیای بهتر را میدهد. اما در فرهنگ لغت من معنایش این بود که او دیگر دوست نداشت همسر پدرم و مادر من باشد و به همین دلیل، وقتی دوساله بودم مارا ترک کرد و به نیواورلئان رفت تا زندگی بهتری داشته باشد. ولی برای من که خاطرهای از او نداشتم، دلتنگی معنایی نداشت.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.