بریده‌ای از کتاب چمدان اثر بزرگ علوی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 112

به او بگویم زندگی مرا قابل زندگانی کردی، به او بگویم دوستی تو به من امید و آرزو می‌دهد، آه، چه‌قدر چیزها می‌خواستم بهش بگویم، بگویم دوستت دارم. زبانم بند آمده و فقط میخواستم با نگاه چشم مطالب را بگویم.

به او بگویم زندگی مرا قابل زندگانی کردی، به او بگویم دوستی تو به من امید و آرزو می‌دهد، آه، چه‌قدر چیزها می‌خواستم بهش بگویم، بگویم دوستت دارم. زبانم بند آمده و فقط میخواستم با نگاه چشم مطالب را بگویم.

17

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.