بریدهای از کتاب آتش، بدون دود: هرگز آرام نخواهی گرفت هر سرانجام، سرآغازی ست (کتاب های ششم و هفتم) اثر نادر ابراهیمی
1403/5/31
صفحۀ 257
محبوب من مارال! آه اگر این گریستن ،نبود این اشک ریختن ،زارزدن، سراسر گونه ها را به غم بارِش قطره ها سپردن ،نبود حالیا سالیان سال بود که اثری از انسان برجای نمانده بود و انسان ،گرگ هاری شده بود ،دَدی خونخواره یی وحشی مستبدی، و انسان بازگشته بود به عصر توحّش ،نخستین عصر عقرب، عصر خشکسالی روح.
محبوب من مارال! آه اگر این گریستن ،نبود این اشک ریختن ،زارزدن، سراسر گونه ها را به غم بارِش قطره ها سپردن ،نبود حالیا سالیان سال بود که اثری از انسان برجای نمانده بود و انسان ،گرگ هاری شده بود ،دَدی خونخواره یی وحشی مستبدی، و انسان بازگشته بود به عصر توحّش ،نخستین عصر عقرب، عصر خشکسالی روح.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.