بریده‌ای از کتاب یک عمر کار : درباره مادر شدن اثر ریچل کاسک

آرام

آرام

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 86

به مهمانی دعوت می‌شوم و با اینکه تصمیم می‌گیرم بروم و حمام می‌کنم و در ساعت مقرر لباس می‌پوشم، آخر سر می‌نشینم توی آشپزخانه و گریه می‌کنم، درحالی که دقایق پوچ و بیهودهٔ ساعت در جای دیگری تیک‌تیک‌کنان جلو می‌روند و بعد هم سپری می‌شوند. بچه به کولیک مبتلا می‌شود ‌و پوستهٔ پرزرق‌وبرق مادری یک‌ بار دیگر مثل پوسته تخم مرغ به طرفه العینی خرد و خاکشیر می‌شود. برای من این سؤال که زن اگر مادر نباشد چیست موضوعیتش را از دست می‌دهد و این سؤال جایش را می‌گیرد که زن اگر مادر باشد چیست؛ اینکه مادر در حقیقت چیست.

به مهمانی دعوت می‌شوم و با اینکه تصمیم می‌گیرم بروم و حمام می‌کنم و در ساعت مقرر لباس می‌پوشم، آخر سر می‌نشینم توی آشپزخانه و گریه می‌کنم، درحالی که دقایق پوچ و بیهودهٔ ساعت در جای دیگری تیک‌تیک‌کنان جلو می‌روند و بعد هم سپری می‌شوند. بچه به کولیک مبتلا می‌شود ‌و پوستهٔ پرزرق‌وبرق مادری یک‌ بار دیگر مثل پوسته تخم مرغ به طرفه العینی خرد و خاکشیر می‌شود. برای من این سؤال که زن اگر مادر نباشد چیست موضوعیتش را از دست می‌دهد و این سؤال جایش را می‌گیرد که زن اگر مادر باشد چیست؛ اینکه مادر در حقیقت چیست.

6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.