معرفی کتاب یک عمر کار : درباره مادر شدن اثر ریچل کاسک مترجم طهورا آیتی

یک عمر کار : درباره مادر شدن

یک عمر کار : درباره مادر شدن

ریچل کاسک و 1 نفر دیگر
4.2
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

22

ناشر
بیدگل
شابک
9786223131707
تعداد صفحات
235
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

         یک عمر کار روایتی است بی‌پرده از عجایب و غرایب مادر شدن که در آن ریچل کاسک با صداقتی نفس‌گیر، طنزی ظریف و زبانی روشن و گیرا از مواجهۀ شخصی‌اش با تجربۀ مادری می‌گوید. کاسک، که با رمان‌هایش جوایز بسیاری کسب کرده، در خاطراتش از زایمان و اولین ماه‌های پس از آن، دقت و هوشیاری گزارش‌نویسی را با تخیل و حساسیت رمان‌نویسی درهم می‌آمیزد و جنبه‌هایی از تجربۀ مادری را به تصویر می‌کشد که اغلب کمتر از آنها می‌گوییم و می‌شنویم. با انتشار کتاب در سال 2001، نگاه تازه و صادقانۀ نویسنده به این تجربۀ آشنا زمینه‌ساز بحث‌های بسیاری در میان خوانندگان و منتقدان شد. اما کتاب کاسک، فارغ از تحسین‌ها و انتقادات بسیاری که برانگیخته، شرح مواجهه‌ای شخصی است که پیامدهای اجتماعی گسترده‌ای دارد، مواجهه با یکی از عمیق‌ترین تحولات زندگی ما که درکمان را از جهان، از دیگران و البته از خودمان زیرورو می‌کند.
احساس می‌کنم دارم از مسیر درست زندگی‌ام منحرف می‌شوم، انگار در مسیری جلو می‌روم که اصلاً نمی‌شود آن را پیمود، انگار سوار قطاری شده‌ام و می‌توانم از پنجره جاده‌ای را ببینم که همواره در آن بوده‌ام و قطارم چند صباحی در امتدادش پیش رفته، اما بعد سرعت گرفته و دائماً به شرق یا غرب، به‌طرف چشم‌انداز تپه‌های ناآشنا پیچیده و هر چه را که پشت سرش بوده به حال خود رها کرده تا نابود شود.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به یک عمر کار : درباره مادر شدن

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به یک عمر کار : درباره مادر شدن

یادداشت‌ها

          بی‌ارزش ❌❌❌❌❌❌
اگر می‌خواین درباره مادری بدونین و خودتون مادر نیستین به اولین مادر نزدیکتون مراجعه کنید و ازش بخواین براتون از همه ابعاد مادری و احساساتی که یادشه یا در حال تجربه‌اس بگه. به نظرم فرقی هم نمی‌کنه اون مادر یه تازه‌مادر باشه یا یه مادربزرگ. درهرحال کلی حرف و تجربه واقعی بدون بازی با کلمات بی‌ربط و بیخودی گنده دارن تا براتون تعریف کنن.

مادر بودن سخته؟ خیلی خیلی خیلی خیلی و میلیاردها بار خیلی. از اون لحظه که نطفه درون بدن زن بسته میشه سخته تا آخرش و شاید حتی بعد فوت مادر. چه بسیار مادرها که بعد از مرگ هم نگران فرزند می‌مونن و این رو به گواه خواب‌ها و رویاهای صادقه یا وصیت‌نامه‌های برجامونده از اونها می‌شنویم و می‌یینیم.

اما آیا باید از این مقوله سخت چیزی دهشتناک بسازیم؟ هرگز.
لزومی نداره بارداری و بچه‌داری رو با زندان، کار اجباری، دیکتاتوری، کمونیسم، اسرار مگوی انجمن‌‌های سری و حتی فمینیسم (در معنای منفی اون) عجین کنیم تا بخوایم بگیم چه اتفاق خاص و متفاوتیه.
ای کاش همه آدم‌ها، اعم از زن و مرد، عوام و مسئول، مذهبی و غیرمذهبی، سنتی و متجدد مادرها رو به حال خودشون بذارن و به خاطر تقابل با همدیگه انقدر برای دخترها و زن‌ها (که بالقوه مادرهای آینده هستن) خط مشی و باید و نباید ترسیم نکنن.

به خود خدای خالق انسان قسم که هر زنی بای‌دیفالت و طبق فطرتش می‌دونه یا می‌فهمه مادری با همه ویژگی‌هاش چیه و باید براش چه‌کار کرد.

اگر هم تمایل دارید کتابی بخونید تا سردربیارید این کتاب پر از حس منفی، سرگشتگی و بیچارگی شخص نویسنده، خودخواهی‌هاش و مادی‌گرایی بیش از حدش و تبختر غیرقابل تحملش رو نخونید.
اگر این متن نه تنها دلتون رو نزد بلکه کنجکاوتون کرد بخونیدش، عواقبش و وقت و هزینه تلف‌شده‌اش پای خودتون.

        

19

          ریچل کاسک در این کتاب از اوضاع و احوال خودش و بسیاری از مادرهای دیگر نوشته، وقتی تازه مادر شده‌اند و همه چیز با پیش‌فرض‌ها متفاوت از آب درمی‌آید.
نوزاد قرار است ۱۸_۱۶ ساعت بخوابد ولی در همین حدود گریه می‌کند، مادر نه شیر دارد نه خواب و حتی یادش می‌رود که قبل از بچه چطور زندگی می‌کرده و چطور در یک روز این‌طور زندگیش زیر و رو شده. 
هرکدام از والدین که سرکار برود برنده است و اغلب این مادر است که با یک نوزاد شاکی توی خانه گیر می‌افتد.
هرچه کتاب‌ها را زیر و رو می‌کند چیزی دستگیرش نمی‌شود. بچه‌های توی کتاب‌ها فرق دارند، مادرهایشان هم. یک چیزی درباره‌ی آنها (این زوج تازه‌ی مادر و بچه) هست که انگار غلط است و طبق هیچکدام از آن دستورالعمل‌ها پیش نمی‌رود.
و حرف زدن ازش با پدر هم مثل آب در هاون کوبیدن است. هیچکدام حرف همدیگر را نمی‌فهمند.
فقط یک تازه مادر است که می‌فهمد. آن هم به شرطی که طبیعت زیادی بهش لطف نکرده باشد و بچه‌اش خیلی خوش قلق و همسرش خیلی همراه نباشد! و باز هم اگر حاضر باشد به شکستش اعتراف کند...

وقتی کتاب را می خواندم آرزو داشتم چند سال پیش ترجمه و منتشر شده بود، آن وقتی که خودم هم دقیقا در چنین حال درماندگی بودم‌.
کتاب جستار است و گاهی کمی سخت‌خوان می‌شود ولی می‌ارزد. می‌ارزد چون احساس همدلی از کتاب سرازیر می‌شود توی قلب هر مادری که روزی چنین تجربه‌های سخت و شیرینی را از سر گذرانده یا در حال سپری کردنش است. 
        

24