بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 142

اگر کودک بدون اتفاق مهمی بر زمین افتاد، بهتر است والدین بگذارند بر زمین بیفتد تا با خطر های برخی از کار ها آشنا شود. برای مثال، پیر ۲/۵ ساله با وجود مخالفت مادرش روی چهارپایه کنار پیشخوان آشپزخانه ایستاده بود که چهارپایه لغزید و بر زمین افتاد و پیر به لبه پیشخوان آویزان ماند. او با ترس، شروع به داد و فریاد کرد. مادر با مشاهده این وضعیت نزدیک آمد؛ اما قبول کرد که شاهد افتادن فرزندش روی زمین باشد؛ چون می‌دانست ترس این حادثه بیشتر از درد آن است. وقتی پسرک به زمین افتاد، مادر شروع به آرام کردن او کرد. سپس از وی خواست آنچه اتفاق افتاده است، برایش شرح دهد. پیر به شیوه خود ماجرا را تعریف کرد. در این هنگام، مادر تبسمی کرد و گفت: ((عزیزم، من که به تو گفته بودم این کار خطرناک است.)) پسرک سرش را به نشانه تایید تکان داد و تا مدت ها چنین حرکاتی از او دیده نشد. این‌گونه واکنش ها فقط هنگامی مجاز است که به کودکان آسیب جبران ناپذیر و حتی خفیفی وارد نشود. هدف این است که کودکان بفهمند چرا والدین اجازه نمی‌دهند به چیزها یا جاهای خطرناک نزدیک شوند تا در تنهایی نیز به سراغ آن‌ها نروند.

اگر کودک بدون اتفاق مهمی بر زمین افتاد، بهتر است والدین بگذارند بر زمین بیفتد تا با خطر های برخی از کار ها آشنا شود. برای مثال، پیر ۲/۵ ساله با وجود مخالفت مادرش روی چهارپایه کنار پیشخوان آشپزخانه ایستاده بود که چهارپایه لغزید و بر زمین افتاد و پیر به لبه پیشخوان آویزان ماند. او با ترس، شروع به داد و فریاد کرد. مادر با مشاهده این وضعیت نزدیک آمد؛ اما قبول کرد که شاهد افتادن فرزندش روی زمین باشد؛ چون می‌دانست ترس این حادثه بیشتر از درد آن است. وقتی پسرک به زمین افتاد، مادر شروع به آرام کردن او کرد. سپس از وی خواست آنچه اتفاق افتاده است، برایش شرح دهد. پیر به شیوه خود ماجرا را تعریف کرد. در این هنگام، مادر تبسمی کرد و گفت: ((عزیزم، من که به تو گفته بودم این کار خطرناک است.)) پسرک سرش را به نشانه تایید تکان داد و تا مدت ها چنین حرکاتی از او دیده نشد. این‌گونه واکنش ها فقط هنگامی مجاز است که به کودکان آسیب جبران ناپذیر و حتی خفیفی وارد نشود. هدف این است که کودکان بفهمند چرا والدین اجازه نمی‌دهند به چیزها یا جاهای خطرناک نزدیک شوند تا در تنهایی نیز به سراغ آن‌ها نروند.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.