بریده‌ای از کتاب سم هستم، بفرمایید اثر داستین تائو

Silver

Silver

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 49

تقریبا روی زمین می افتم. بغض راه گلویم را می گیرد و وقتی که می‌توانم به هر شکلی که شده جلوی اشک هایم را بگیرم، می‌گویم :(اما نمیخواستم خداحافظی کنم.)

تقریبا روی زمین می افتم. بغض راه گلویم را می گیرد و وقتی که می‌توانم به هر شکلی که شده جلوی اشک هایم را بگیرم، می‌گویم :(اما نمیخواستم خداحافظی کنم.)

43

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.