بریدهای از کتاب سم هستم، بفرمایید اثر داستین تائو
5 روز پیش
صفحۀ 49
تقریبا روی زمین می افتم. بغض راه گلویم را می گیرد و وقتی که میتوانم به هر شکلی که شده جلوی اشک هایم را بگیرم، میگویم :(اما نمیخواستم خداحافظی کنم.)
تقریبا روی زمین می افتم. بغض راه گلویم را می گیرد و وقتی که میتوانم به هر شکلی که شده جلوی اشک هایم را بگیرم، میگویم :(اما نمیخواستم خداحافظی کنم.)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.