بریدهای از کتاب انسان در جستجوی خویشتن اثر می رولو
1404/4/17
صفحۀ 26
احساس تهی بودن معمولا ناشی از آن است که فرد خود را در تاثیرگذاری بر زندگی خود و دنیایی که در آن به سر میبرد ناتوان احساس میکند. پوچیِ درونی وقتی پیش میآید که فرد به دفعات به این نتیجه رسیده است که برای زندگی خود نتوانسته است گام موثری بردارد و یا نظر دیگران را درباره خود تغییر دهد و یا در محیط زندگی خود تاثیر قابل ملاحظهای داشته باشد. یاس و احساس پوچی و بیهودگی از همین احساس ناتوانی سرچشمه میگیرد. وقتی انسان به حالتی میرسد که برایش فرق نمیکند که چه چیز و یا چه احساسی و فکری داشته باشد، دیگر به دنبال چیزی نمیرود و نسبت به امور و مسائل بیاعتنا میماند. بیاحساسی و بیتفاوتی در امور و مسائل زندگی خود یک نوع دفاع روانی در مقابله با دلهرهها و دلشورههای زندگی است. هر وقت کسی به دفعات و پی در پی با خطرهایی رویاروی میشود که قدرت پیشگیری یا دفع آن را ندارد آخرین چارهاش پرهیز از خود خطر و عامل آن است.
احساس تهی بودن معمولا ناشی از آن است که فرد خود را در تاثیرگذاری بر زندگی خود و دنیایی که در آن به سر میبرد ناتوان احساس میکند. پوچیِ درونی وقتی پیش میآید که فرد به دفعات به این نتیجه رسیده است که برای زندگی خود نتوانسته است گام موثری بردارد و یا نظر دیگران را درباره خود تغییر دهد و یا در محیط زندگی خود تاثیر قابل ملاحظهای داشته باشد. یاس و احساس پوچی و بیهودگی از همین احساس ناتوانی سرچشمه میگیرد. وقتی انسان به حالتی میرسد که برایش فرق نمیکند که چه چیز و یا چه احساسی و فکری داشته باشد، دیگر به دنبال چیزی نمیرود و نسبت به امور و مسائل بیاعتنا میماند. بیاحساسی و بیتفاوتی در امور و مسائل زندگی خود یک نوع دفاع روانی در مقابله با دلهرهها و دلشورههای زندگی است. هر وقت کسی به دفعات و پی در پی با خطرهایی رویاروی میشود که قدرت پیشگیری یا دفع آن را ندارد آخرین چارهاش پرهیز از خود خطر و عامل آن است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.