بریدۀ کتاب
1403/2/13
صفحۀ 435
لااقل باید در قسمت اعظم موارد، وفای به تعهدات خودجوشانه باشد. چنانچه قراردادها تنها بیاری زور و یا از ترس قدرت به مرحله اجرا درآیند، روشن است که همبستگی قراردادی ناپایدار خواهد بود. یک نظم کاملا خارجی به دشواری میتواند، کشاکشهای عمومی را مخفی نگاه دارد، کشاکشهائی که بتوانند برای مدتی نامحدود حفظ شوند. مدعی خواهد گفت که برای رفع این نگرانی کافی است که قراردادها آزادانه مورد قبول واقع شوند، این مطلب حقیقت دارد، اما مشکل را حل نمیکند، زیرا چه چیزی سازنده قبول و رضای آزادانه است؟ در این خصوص رضایت شفاهی یا کتبی یک دلیل کافی نیست، زیرا میتوان که با زور و جبر نیز رضایت داد. پس باید وجود هرگونه اجباری منتفی باشد، زیرا اجبار فقط عبارت از استعمال مستقیم زور و جبر نیست، چه زور و جبر غیر مستقیم نیز آزادی را کاملا از میان میبرد. [...] چگونه ممکن است که این تعهد را در صورتی معتبر خواند که من برای بدست آوردنش از وضعیتی استفاده کردهام که البته علتش نبودهام ولی این وضعیت دیگری را در وضعی قرار داده است که یا تسلیم من شود و یا بمیرد؟
لااقل باید در قسمت اعظم موارد، وفای به تعهدات خودجوشانه باشد. چنانچه قراردادها تنها بیاری زور و یا از ترس قدرت به مرحله اجرا درآیند، روشن است که همبستگی قراردادی ناپایدار خواهد بود. یک نظم کاملا خارجی به دشواری میتواند، کشاکشهای عمومی را مخفی نگاه دارد، کشاکشهائی که بتوانند برای مدتی نامحدود حفظ شوند. مدعی خواهد گفت که برای رفع این نگرانی کافی است که قراردادها آزادانه مورد قبول واقع شوند، این مطلب حقیقت دارد، اما مشکل را حل نمیکند، زیرا چه چیزی سازنده قبول و رضای آزادانه است؟ در این خصوص رضایت شفاهی یا کتبی یک دلیل کافی نیست، زیرا میتوان که با زور و جبر نیز رضایت داد. پس باید وجود هرگونه اجباری منتفی باشد، زیرا اجبار فقط عبارت از استعمال مستقیم زور و جبر نیست، چه زور و جبر غیر مستقیم نیز آزادی را کاملا از میان میبرد. [...] چگونه ممکن است که این تعهد را در صورتی معتبر خواند که من برای بدست آوردنش از وضعیتی استفاده کردهام که البته علتش نبودهام ولی این وضعیت دیگری را در وضعی قرار داده است که یا تسلیم من شود و یا بمیرد؟
1403/2/13
0