بریدهای از کتاب شب بی پایان اثر آگاتا کریستی
4 روز پیش
صفحۀ 14
در هیچ کاری ایستادگی نداشتم. چرا چنین بودم؟ تقریباً هر کاری که در پیش میگرفتم، برایم جالب بود. برخی کارها سختتر بودند، ولی راستی به این جنبهٔ کار اهمیتی نمیدادم. حقیقتاً آدم تنبلی نیستم. به گمانم چیزی که براستی در من هست، بیقراری است، تنها میخواهم همه جا بروم و همه چیز را ببینم و همه کار را در پیش بگیرم. در پیِ یافتن چیزی هستم. راستی همین است. در پی یافتن چیزی هستم.
در هیچ کاری ایستادگی نداشتم. چرا چنین بودم؟ تقریباً هر کاری که در پیش میگرفتم، برایم جالب بود. برخی کارها سختتر بودند، ولی راستی به این جنبهٔ کار اهمیتی نمیدادم. حقیقتاً آدم تنبلی نیستم. به گمانم چیزی که براستی در من هست، بیقراری است، تنها میخواهم همه جا بروم و همه چیز را ببینم و همه کار را در پیش بگیرم. در پیِ یافتن چیزی هستم. راستی همین است. در پی یافتن چیزی هستم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.