بریدهای از کتاب موسیو کمال اثر بهزاد دانشگر
1403/11/25
صفحۀ 199
کمال چیزی از آن شعرها نمی فهمید. چیزی از جزئیات قصه ی امام حسین(علیه السلام) نمی دانست. بااین حال گریه می کرد. خودش هم نمی دانست چرا گریه می کند. ژوزیان به او یاد داده بود، گریه نکند. گریه مال زن هاست. مرد که گریه نمی کند و او این سال ها مرد خانه بود و همیشه از گریه کردن بدش می آمد. حالا اما انگار این گریه فرق می کرد. این گریه حسی از نقص و ذلت در خودش نداشت.
کمال چیزی از آن شعرها نمی فهمید. چیزی از جزئیات قصه ی امام حسین(علیه السلام) نمی دانست. بااین حال گریه می کرد. خودش هم نمی دانست چرا گریه می کند. ژوزیان به او یاد داده بود، گریه نکند. گریه مال زن هاست. مرد که گریه نمی کند و او این سال ها مرد خانه بود و همیشه از گریه کردن بدش می آمد. حالا اما انگار این گریه فرق می کرد. این گریه حسی از نقص و ذلت در خودش نداشت.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.