بریدۀ کتاب

پرده: آخرین پرونده هرکول پوآرو
بریدۀ کتاب

صفحۀ 141

«... هیچ بعید نیست که وقتی مشغول دستکاری قرص‌ها بوده‌ای، کسی تو را دیده باشد.» «محال است. هیچ‌کس آن دور و بر نبود.» «بالکن پشت پنجره را فراموش نکن. ممکن است کسی از آن‌جا به داخل اتاق سرک کشیده باشد. یا ... کسی چه می‌داند؟ ممکن است یک نفر از سوراخ کلید به داخل اتاق نگاهی انداخته باشد.» «فک. و ذکرت شده سوراخ کلید، پوآرو. مردم آن‌قدرها که تو فکر می‌کنی وقتشان را به دیدزدن از توی سوراخ کلید نمی‌ گذرانند.»

«... هیچ بعید نیست که وقتی مشغول دستکاری قرص‌ها بوده‌ای، کسی تو را دیده باشد.» «محال است. هیچ‌کس آن دور و بر نبود.» «بالکن پشت پنجره را فراموش نکن. ممکن است کسی از آن‌جا به داخل اتاق سرک کشیده باشد. یا ... کسی چه می‌داند؟ ممکن است یک نفر از سوراخ کلید به داخل اتاق نگاهی انداخته باشد.» «فک. و ذکرت شده سوراخ کلید، پوآرو. مردم آن‌قدرها که تو فکر می‌کنی وقتشان را به دیدزدن از توی سوراخ کلید نمی‌ گذرانند.»

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.