بریده‌ای از کتاب اولین نفری که در نهایت میمیرد اثر آدام سیلورا

بریدۀ کتاب

صفحۀ 226

برخی از لیست های سیاه وجود دارند که می توانید در پایان روز خود موارد غیر ممکن را بررسی کنید: مانند والنتینو که رویای ازدواج، زندگی و داشتن فرزند به نام واله داشت. اریون:«حیف که این لحظات رو از دست میدی.» والنتینو:«چه لحظاتی؟» اریون:«هر چی که بخوای؛ مثل عاشق شدن، قدم زدن در تالار عروسی خود، کودک خود را برای اولین بار بغل کردن و... .» والنتینو:«من هم ناراحتم. من دوست دارم، بدونم این رویا ها با من زیر خاک نمیرن. تو اولین کسی هستی که درباره واله باهاش صحبت کردم.»

برخی از لیست های سیاه وجود دارند که می توانید در پایان روز خود موارد غیر ممکن را بررسی کنید: مانند والنتینو که رویای ازدواج، زندگی و داشتن فرزند به نام واله داشت. اریون:«حیف که این لحظات رو از دست میدی.» والنتینو:«چه لحظاتی؟» اریون:«هر چی که بخوای؛ مثل عاشق شدن، قدم زدن در تالار عروسی خود، کودک خود را برای اولین بار بغل کردن و... .» والنتینو:«من هم ناراحتم. من دوست دارم، بدونم این رویا ها با من زیر خاک نمیرن. تو اولین کسی هستی که درباره واله باهاش صحبت کردم.»

9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.