بریدهای از کتاب ماهی ها به دریا بر می گردند اثر مرضیه اعتمادی
1403/12/18
صفحۀ 101
کلمه آواره و پناهنده زنگ میشود توی سرم. چه طور میشود با تفنگ بیایی بالای سر یک نفر، از خانه خودش بیرونش کنی ، خانهاش را خراب کنی، ناچارش کنی که برود کمی آن طرفتر از روستایش، توی چادری که روی خاک کشور خودش برپا شده زندگی کند و بعد اسمش را بگذاری آواره و پناهنده و خیال خودت را راحت کنی
کلمه آواره و پناهنده زنگ میشود توی سرم. چه طور میشود با تفنگ بیایی بالای سر یک نفر، از خانه خودش بیرونش کنی ، خانهاش را خراب کنی، ناچارش کنی که برود کمی آن طرفتر از روستایش، توی چادری که روی خاک کشور خودش برپا شده زندگی کند و بعد اسمش را بگذاری آواره و پناهنده و خیال خودت را راحت کنی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.