بریدهای از کتاب آماندا: نمایش نامه در پنج پرده اثر ژان آنوی
3 روز پیش
صفحۀ 66
آماندا: مبارزه؟ آلبرت: بله، بله، مبارزه. واقعا مضحکه. من فقط از این نظر همهی این کارها رو میکنم، که حس میکنم دارم فراموشش میکنم. آماندا: چه کسی رو فراموش میکنید؟ آلبرت: زنی رو که دوست داشتم.
آماندا: مبارزه؟ آلبرت: بله، بله، مبارزه. واقعا مضحکه. من فقط از این نظر همهی این کارها رو میکنم، که حس میکنم دارم فراموشش میکنم. آماندا: چه کسی رو فراموش میکنید؟ آلبرت: زنی رو که دوست داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.