بریدهای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی
1404/2/16
صفحۀ 312
گفت:《 سرم بازار مسگر هاست.》دستش را روی سینه اش گذاشت:《 این جام ایستاده. یک چیزی اینجا مانده که هی حالم را خراب تر میکند.》
گفت:《 سرم بازار مسگر هاست.》دستش را روی سینه اش گذاشت:《 این جام ایستاده. یک چیزی اینجا مانده که هی حالم را خراب تر میکند.》
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.