بریدۀ کتاب
1402/11/3
صفحۀ 1
نفسم را پر و خالی میکنم و میگویم: از اینکه به من فرصت دوباره دادی، ممنونم! هر بحران، بهار یک مسئولیت تازه است. مسئولیت امشب من این است که دلم را با تو برای گرفتن و دادن این جوانه ترد یکدله کنم. باید هر لحظه به سمت تو برگردم و با اعتماد به تو، قسمتی از پادشاهیات باشم. تو من را زن آفریدی. تو من را قوی، مثل یک نهنگ آفریدی؛
نفسم را پر و خالی میکنم و میگویم: از اینکه به من فرصت دوباره دادی، ممنونم! هر بحران، بهار یک مسئولیت تازه است. مسئولیت امشب من این است که دلم را با تو برای گرفتن و دادن این جوانه ترد یکدله کنم. باید هر لحظه به سمت تو برگردم و با اعتماد به تو، قسمتی از پادشاهیات باشم. تو من را زن آفریدی. تو من را قوی، مثل یک نهنگ آفریدی؛
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.