بریده‌ای از کتاب undefined اثر undefined

بریدۀ کتاب

صفحۀ 72

دید عریان پیکری بر آفتاب چون ستاره زخم بیرون از حساب خاک بر سر کرد چون نی ناله کرد گرد او خود شعله‌ی جواله کرد گفت یا رب این حسین تشنه است کاینچنین مجروح تیر و دشنه است یا سلیمانی است خفته بر سریر سایبانش شهپر مرغان تیر یا بود آن یوسف دور از وطن خار و خس بر وی تنیده پیرهن

دید عریان پیکری بر آفتاب چون ستاره زخم بیرون از حساب خاک بر سر کرد چون نی ناله کرد گرد او خود شعله‌ی جواله کرد گفت یا رب این حسین تشنه است کاینچنین مجروح تیر و دشنه است یا سلیمانی است خفته بر سریر سایبانش شهپر مرغان تیر یا بود آن یوسف دور از وطن خار و خس بر وی تنیده پیرهن

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.