بریدۀ کتاب

چهل نامه ی کوتاه به همسرم
بریدۀ کتاب

صفحۀ 20

من، مثلِ تو، می‌دانم که در جهانی اینگونه دردمند، بی‌دردیِ آنکس که می‌تواند گلیمِ خود را از دریای اندوه بیرون بکشد و سبکبارانه و شادمانه بر ساحل بنشیند، یک بی‌دردیِ دَدمنشانه است، و بی‌غیرتی‌ست، و بی‌آبرویی، و اسباب سرافکندگی انسان. آنگونه شاد بودن هرگز به معنای خوشبخت بودن نیست، بَل فقط به معنای نداشتنِ قدرت تفکر است و احساس و ادراک.

من، مثلِ تو، می‌دانم که در جهانی اینگونه دردمند، بی‌دردیِ آنکس که می‌تواند گلیمِ خود را از دریای اندوه بیرون بکشد و سبکبارانه و شادمانه بر ساحل بنشیند، یک بی‌دردیِ دَدمنشانه است، و بی‌غیرتی‌ست، و بی‌آبرویی، و اسباب سرافکندگی انسان. آنگونه شاد بودن هرگز به معنای خوشبخت بودن نیست، بَل فقط به معنای نداشتنِ قدرت تفکر است و احساس و ادراک.

3

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.