بریده‌ای از کتاب دختر مهتاب اثر سولین تن

بریدۀ کتاب

صفحۀ 531

همیشه تصور می کردم زندگی یک جاده ی پر پیچ و خم است و مقصد مشخصی دارد . شانس و موقعیت ها هم هدیه هایی هستند که در گذر از جاده سر راه ادم قرار می گیرند . ولی ان شب همان طور که به اسمان پر ستاره چشم دوخته بودم فهمیدم که ما خودمان راهمان را می سازیم با انتخاب های خودمان . حالا می خواهد با به دست اوردن فرصت ها باشد یا از دست دادن ان ها . با پذیرفتن تغییر یا مقاومت در برابر ان .

همیشه تصور می کردم زندگی یک جاده ی پر پیچ و خم است و مقصد مشخصی دارد . شانس و موقعیت ها هم هدیه هایی هستند که در گذر از جاده سر راه ادم قرار می گیرند . ولی ان شب همان طور که به اسمان پر ستاره چشم دوخته بودم فهمیدم که ما خودمان راهمان را می سازیم با انتخاب های خودمان . حالا می خواهد با به دست اوردن فرصت ها باشد یا از دست دادن ان ها . با پذیرفتن تغییر یا مقاومت در برابر ان .

12

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.