بریده‌ای از کتاب زندگی نامرئی ادی لارو اثر ویکتوریا شوآب

ملیکا

ملیکا

1404/6/23 - 17:30

بریدۀ کتاب

صفحۀ 407

رابی همیشه نشئه ی چیزی بود، یک بار مواد مخدر، یک بار رویاهایش و یک بار نشئه ی ایده های بزرگی بود که داشت و همیشه به نحوی مجبور بود این انرژی را بسوزاند و از سیستم بدن خودش خارج کند، بعد غش می‌کرد.

رابی همیشه نشئه ی چیزی بود، یک بار مواد مخدر، یک بار رویاهایش و یک بار نشئه ی ایده های بزرگی بود که داشت و همیشه به نحوی مجبور بود این انرژی را بسوزاند و از سیستم بدن خودش خارج کند، بعد غش می‌کرد.

25

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.