بریدهای از کتاب زندگی کتاب ها اثر بهنام چهرزاد
1404/2/3
صفحۀ 50
طی دو سه سال گذشته بسیار تحت تأثیر حکمت های زندگی شوپنهاور بودم و همه هم میدانیم که این کتاب چه فروش بالایی دارد و می کند اما به تدریج که تعمق و بدبینی خارج از تعادل نویسنده ی آن را بیشتر مورد ملاحظه قرار دادم دریافتم که کلیت اندرزین مطلب کتاب یعنی:'' گولی و عوامانگی اکثر آدم ها یا با زبان ساده بی شعوری اغلب آدم ها نسبت به اقل آن ها'' که البته به نوعی مؤید حکم وحی هم هست(اکثرهم لایعقلون) به عنوان یک پدیده ی واضح نیاز به کشف تأملات شوپنهاوری نداشت چرا که آنچه اتفاقاً در گام بعد مطالبه می شود این است: «خب تو به من آموختی(هر چند خودم می دانستم) که اکثر آدم ها موجوداتی عوام، نادان و بی خودند در مرحله ی بعد چه به من می آموزی؟» و همین پرسش مهم دوم است که حداقل در متفکران غیرالهی مثل شوپنهاور به راهکار صائبی جز غور قوقوزنانه در تنهایی خود به معنای نه چندان بالنده و... کلمه نمی رسد بنابراین شوپنهاور گر چه نقص را بیان می کند و طرح ظلمتی را در می افکند که البته بر هر روشن ضمیری آشکار است. اما همین باعث می شود'' ایده ی اراده ی'' جهان بینی او راه چندانی به نور نبرده یا حداقل و برای مثال در قیاس با حکمت اشراقی سهروردی حرف بلندی برای گفتن نداشته باشد و...
طی دو سه سال گذشته بسیار تحت تأثیر حکمت های زندگی شوپنهاور بودم و همه هم میدانیم که این کتاب چه فروش بالایی دارد و می کند اما به تدریج که تعمق و بدبینی خارج از تعادل نویسنده ی آن را بیشتر مورد ملاحظه قرار دادم دریافتم که کلیت اندرزین مطلب کتاب یعنی:'' گولی و عوامانگی اکثر آدم ها یا با زبان ساده بی شعوری اغلب آدم ها نسبت به اقل آن ها'' که البته به نوعی مؤید حکم وحی هم هست(اکثرهم لایعقلون) به عنوان یک پدیده ی واضح نیاز به کشف تأملات شوپنهاوری نداشت چرا که آنچه اتفاقاً در گام بعد مطالبه می شود این است: «خب تو به من آموختی(هر چند خودم می دانستم) که اکثر آدم ها موجوداتی عوام، نادان و بی خودند در مرحله ی بعد چه به من می آموزی؟» و همین پرسش مهم دوم است که حداقل در متفکران غیرالهی مثل شوپنهاور به راهکار صائبی جز غور قوقوزنانه در تنهایی خود به معنای نه چندان بالنده و... کلمه نمی رسد بنابراین شوپنهاور گر چه نقص را بیان می کند و طرح ظلمتی را در می افکند که البته بر هر روشن ضمیری آشکار است. اما همین باعث می شود'' ایده ی اراده ی'' جهان بینی او راه چندانی به نور نبرده یا حداقل و برای مثال در قیاس با حکمت اشراقی سهروردی حرف بلندی برای گفتن نداشته باشد و...
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.